پرداخت این گونه عوارض و وجوه قانونی ندارند. پایین بودن کیفیت خدمات شهری از دید شهروندان میتواند یکی از دلایل این عدم رغبت باشد. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه رابطه بین کیفیت خدمات شهری و تمایل شهروندان به پرداخت عوارض نوسازی و عمران شهری در آستانه اشرفیه میباشد. این تحقیق، پژوهشی توصیفی با 6 فرضیه در خصوص رابطه مورد بحث است.
جهت گردآوری دادهها در خصوص کیفیت خدمات شهری از پرسشنامه سروکوال و برای سنجش تمایل شهروندان از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جامعه آماری این تحقیق نیز 384 شهروند آستانه اشرفیه بودند، که حداقل دارای مالکیت یک واحد مسکونی یا تجاری یا قطعه زمین با کاربری مسکونی، در محدوده شهر بوده و حداقل یک بار به شهرداری مراجعه نموده باشند. یافتهها نشان میدهد که به نظر شهروندان، کیفیت خدمات شهری و همچنین تمایل آنها به پرداخت عوارض نوسازی و عمران شهری، پایین تر از حد متوسط میباشد. افزایش یا کاهش کیفیت خدمات شهری در افزایش یا کاهش تمایل شهروندان به پرداخت عوارض نوسازی و عمران شهری تاثیری نخواهد شد و برعکس.
برخی از دلایل مختلف کمک میکند که در این شرایط نیاز به تحقیقات بیشتر میباشد. با این حال، با توجه به تجزیه و تحلیل تمایل به پرداخت عوارض شهروندان و همچنین نتایج حاصل از مطالعات قبلی، میتوان نتیجه گرفت که تمایل به پرداخت عوارض در درجه اول در گرو یک آمادگی ذهنی متأثر از فضای حاکم بر روابط میان شهروندان و مقامات محلی، فضای حاکم بر هنجارهای اجتماعی از طریق مناسبات گروهی و شبکههای سازمانی، و نیز هنجارها و باورهای شخصی شهروندان میباشد. لذا اولین قدم مدیریت شهری میبایست، در جهت افزایش آگاهی شهروندان به کارکردهای قانون نوسازی و عمران شهری و نقش سازنده پرداخت بموقع این عوارض، در عمران و آبادانی شهر باشد.
کلید واژهها: عوارض نوسازی و عمران شهری، کیفیت خدمات شهری، تمایل به پرداخت، مدل سروکوال، مدیریت شهری
1-1- مقدمه
پس از شکل گیری حیات و با گذشت زمان، رابطهی متقابل انسانها در عرصههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و . . . پیچیده تر گردید. (بریمانی،1383،ص126) تحولات اقتصادی، گسترش مراکز صنعتی بازرگانی و پدیدههای ناشی از پیشرفت تکنولوژی در شهرها، مسایل و مشکلات متعددی برای زندگی شهری به وجود آورد. (طاهری،1377،ص10) و شکل گیری سازمانهایی را برای تولید کالا و خدمات و قبول مسؤولیت ادارهی امور زندگی شهروندان ضروری ساخت. (گلابی،1379،ص114) ایجاد سازمانی به نام شهرداری، عالی ترین تدبیری بود که از طرف دنیای متمدن برای پاسخگویی به نیازمندیها و توقعات بی شمار ساکنین شهرها به کار برده شد. (طاهری)
امروزه شهرداریها ارتباط مداوم و تنگاتنگی با عموم مردم دارند و در بخشهای مختلف از جمله، صدور مجوز و پروانهی ساخت ساختمانهای بلند مرتبه و معمولی، صدور و اصلاح پایانکار و گواهی عدم خلاف ساختمانهای معمولی و بلند مرتبه، صدور مجوزهای تفکیک، تغییر کاربری و دیوار گذاری، پرداخت انواع عوارض، پروانه کسب، معاملات، تخلفات و سایر امور مربوط به شهر، خدمات ارائه میدهند. استفاده کنندگان و بهره مندان از این خدمات نیز براساس دو اصل مساوات و عدالت اجتماعی، سهم خود را از هزینههایی که بر شهر تحمیل میکنند، در قالب “عوارض” میپردازند.
1-2- بیان مسئله
افزایش تمایل به شهرنشینی و به تبع آن افزایش هزینههای اداره شهر و نیز مشکلات ناشی از وابستگی شدید شهرداریها به منابع درآمدی ناپایدار و ناسالم، از جمله عوارض مربوط به پروانههای ساختمانی و جرایم کمیسیون ماده صد، که وضعیت نامناسبی را رقم زده است، مسئولین و مدیران شهری را بر آن داشته تا درصدد استفاده از منابع درآمدی باشند، که برای شهرداریها از نظر تأمین مالی ظرفیت بالا، مستمر و پایدار داشته و هم از منظر اقتصادی مطلوب باشد.
بررسی تجارب جهانی و مطالعات انجامشده درباره عوارض نوسازی در جهان، از جمله مطالعات بانک جهانی نیز نشان میدهد، که مالیات بر املاک (عوارض نوسازی و عمران شهری)، ابزار بالقوه جانبی در تأمین مالی حکومتهای محلی در کشورهای در حال توسعه است. این مالیات به عنوان منبع درآمد میتواند دسترسی به پایه مالیاتی گستردهای را برای شهرداریها فراهم سازد. با این وجود، بازده مالیات ملک در کشورهای در حال توسعه بسیار اندک است و سهم آن، معمولاً کمتر از 20درصد درآمدهای شهرداریها است. (ولیخانی دهاقانی و طباطبائی،1390)
در ایران نیز، با توجه به مطالعات موجود (حسن زاده و خسروشاهی،1387)، برای سالهای 1380تا 1383، 99 درصد از درآمدهای به دست آمده شهرداری تهران، وابسته به عوارض پروانههای ساختمانی یا به عبارتی فروش تراکم است و تنها 1 درصد، مربوط به دیگر گونههای عوارض بوده است. هم چنین مطالعه دیگری (هاشمیو طاهرخانی،1387)، حاکی از آن است که طی سالهای 1371 تا 1385 عوارض بر ساخت و ساز، بیشتر از 75 درصد از درآمدهای شهرداری تهران را به خود اختصاص داده است. شهرداری اصفهان نیز، در دوره 1380 تا 1388 به طور متوسط در حدود 2/49 درصد درآمدهای خود را از محل فروش مازاد تراکم و بطور کلی در حدود 76 درصد از درآمدهای خود را از محل عوارض ساخت و ساز تأمین نموده است. در طرف مقابل مهمترین و مناسب ترین نوع درآمد شهرداریها، که عوارض نوسازی و عمران شهری است، عمدتاً ارقام محدودی را به خود اختصاص داده، به گونهای که سهم این عوارض طی دوره مذکور به طور متوسط در حدود 4/1 درصد بوده است. (فرجی ملائی و عظیمی،1390)